من که تسبیح نبودم...

ساخت وبلاگ
من که تسبیح نبودم ، تو مرا چرخاندی
مشت به مهره ی تنهایی من
پیچاندی
مهر دستان تو دنبال دعایی
می گشت
بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی
ذکرها گفتی و بر گفته ی خود
خندیدی ...
از همین نغمه ی تاریک مرا ترساندی
بر لبت نام خدا بود ، خدا شاهد ماست ...
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی
دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت !
عادتت را به غلط چرخه ی ایمان خواندی
قلب صدپاره ی من مهره ی صددانه نبود
تو ولی گشتی و این گمشده
را لرزاندی ...
جمع کن : رشته ی ایمان دلم پاره شده ست .
من که تسبیح نبودم ،
تو چرا چرخاندی... از خواب میپرم...
ما را در سایت از خواب میپرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemanbarayeto بازدید : 52 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 3:30